حرف هایی که شاید برای بقیه هم دوست داشتنی باشه...

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانشجو» ثبت شده است

دانشجوی بزرگسال

«سکّاکی» مردی فلزکار و صنعتگر بود، توانست با مهارت و دقت دواتی بسیار ظریف با قفلی ظریفتر بسازد که لایق تقدیم به پادشاه باشد. انتظار همه گونه تشویق و تحسین از هنر خود داشت. با هزاران امید و آرزو آن را به پادشاه عرضه کرد. در ابتدا همان طوری که انتظار می رفت مورد توجه قرار گرفت، اما حادثه ای پیش آمد که فکر و راه زندگی سکاکی را به کلی عوض کرد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جوانِ دانشجو

دفاع از یک مقطع تحصیلی

امروز یه مقطع دیگه از زندگیم تموم شد

مقطعی که با همه خوشی ها و سختی ها در کل خوب بود

خوب بود از این نظر که خیلی خیلی چیز تو این مقطع یاد گرفتم

و بد از این نظر که برای رسیدن به اون چیزهایی که دوست داشتم خیلی سختی کشیدم

البته سختی برای رسیدن به مقصود بد نیست اما شاید فکر میکنم یه وقت هایی زیادی اذیت شدم خلاصه اِنَ مَعَ العُسرِ یُسرا


امروز روزی بود که من از این مقطع زندگیم دفاع کردم

سه سال تحصیل تو یک ساعت دفاع!!!

اونم تازه نصفش حق تو و نصفش حق داورا که ازت سوال کنند و نکیر و منکر بپرسن :)

و بعد کلی سوال و دفاع - سوال و دفاع - سوال و دفاع  بهت یه نمره بدن، 

نمره ای که شاید برای خیلی ها مهم نباشه 

اما واسه من که براش خون دل خوردم یک صدمش هم ارزشمنده

گرچه فکر میکنم یه مقداری از همون یک صدم ها بهم کم دادن اما الهی رِضاً بِه قضائک ...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جوانِ دانشجو

کمال خودم یا پیشرفت جامعه

ارمیا بین دنیای دیروز خودش و دنیای امروز دیگران گیر کرده بود...

ارمیا دانشجوی عمران بود، دانشجویی درس خوان، که به جبهه رفته بود.

اما طولی نکشید که جنگ تمام شد و ارمیا ماند و دنیایی که بیرون از جبهه منتظرش بود.

نمی دانست چه وظیفه ای نسبت به اجتماع خود دارد.

نمی دانست رشد و تعالی او چه ربطی به پیشرفت جامعه اش دارد. 

آیا باید به دانشگاه بر می گشت یا ...

برای ارمیا چه چیزی مهمتر بود؟ کمال خودش یا پیشرفت جامعه؟ 

مگر پیشرفته شدن یک جامعه چقدر در تعالی فرهنگ مردمش موثر است؟

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جوانِ دانشجو

نباید ایران تا ابد شاگرد بمونه

سال 83 بود که در جمع یه سری از دانشجوها از پیشرفت و تولید علم میگفت
از اینکه چرا ایران باید در ردیف کشورهای به‌اصطلاح در حال توسعه - یعنی توسعه‌نیافته - قرار بگیره؟
مگه ذهن و استعداد و قدرت فکری ما از کسانی که امروز دویست سال در دنیای علم پیشتازن، کمتره؟
اونها از لحاظ علمی دویست سال از ما جلوترن؛ و این گناهِ پادشاهان و نظام دیکتاتوریه؛ گناهِ خاندان پهلویه.
چرا که دست‌نشانده‌های همان قدرتهایی بودن که نمیخواستن این کشور این‌طور حرکت و رشد کنه؛
نمیخواستن این منبع ثروتِ مفت و مجانی را از دست بِدن...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جوانِ دانشجو