حرف هایی که شاید برای بقیه هم دوست داشتنی باشه...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علم» ثبت شده است

دانشجوی بزرگسال

«سکّاکی» مردی فلزکار و صنعتگر بود، توانست با مهارت و دقت دواتی بسیار ظریف با قفلی ظریفتر بسازد که لایق تقدیم به پادشاه باشد. انتظار همه گونه تشویق و تحسین از هنر خود داشت. با هزاران امید و آرزو آن را به پادشاه عرضه کرد. در ابتدا همان طوری که انتظار می رفت مورد توجه قرار گرفت، اما حادثه ای پیش آمد که فکر و راه زندگی سکاکی را به کلی عوض کرد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جوانِ دانشجو

نباید ایران تا ابد شاگرد بمونه

سال 83 بود که در جمع یه سری از دانشجوها از پیشرفت و تولید علم میگفت
از اینکه چرا ایران باید در ردیف کشورهای به‌اصطلاح در حال توسعه - یعنی توسعه‌نیافته - قرار بگیره؟
مگه ذهن و استعداد و قدرت فکری ما از کسانی که امروز دویست سال در دنیای علم پیشتازن، کمتره؟
اونها از لحاظ علمی دویست سال از ما جلوترن؛ و این گناهِ پادشاهان و نظام دیکتاتوریه؛ گناهِ خاندان پهلویه.
چرا که دست‌نشانده‌های همان قدرتهایی بودن که نمیخواستن این کشور این‌طور حرکت و رشد کنه؛
نمیخواستن این منبع ثروتِ مفت و مجانی را از دست بِدن...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جوانِ دانشجو